محل تبلیغات شما

اي پشت و پناه و يار زينب *** اي مايه افتخار زينب

با آن همه مهر و آشنائي *** کردي تو ز ما چرا جدائي

ديشب زمن ارچه دور بودي *** مهمان که در تنور بودي

کي کرد به کوفه ميهمانت *** بر خاک نهاده گيسوانت

از روز ازل من و تو با هم *** بوديم در اين حادثه توأم

رفتي تو به سوي باغ و رضوان *** من مانده غريب و زار و حيران

رفتي تو بر رسول مختار *** من مانده اسير قوم کفّار

آسوده شدي تو از زمانه *** من ماندم وشمر و تازيانه

تا سايه تو مرا به سر بود *** زين واقعه کي مرا خبر بود

باشد سر تو مقابل من *** بر نيزه به پيش محمل من

با اين همه محنت جگرسوز *** خون است دلم از آنکه امروز

چون ماه، سر تو بر سنان است *** انگشت نماي کوفيان است

ذاکر» هم از اين غم و مصيبت *** گرديد قرين رنج و محنت

عباس حسيني جوهري (ذاکر)

گفتم به فلک گشته مهموم حسن

گفتگوي جغد بابلبل

درد دل زينب کبري(عليها السلام) با شهر مدينه

*** ,تو ,اي ,سر ,يار ,پناه ,*** من ,من مانده ,تو بر ,اي پشت ,سر تو

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فرش و مبل